۱۳۸۷ شهریور ۲۸, پنجشنبه



باميان از قرن نوزدهم الي قرن بيستم
در قرن نوزدهم باميان بار ديگر ثبت تاريخ مي شود مكتشفين زيادي غرض انجام تحقيقات اكتشافي وارد
باميان گرديدند. الكساندربرنس وچارلس مسن هم در قرن نوزدهم وارد باميان شدند ومجسمه هاي بودارا
رسامي وشرح نمودند. با مطالعه سفرنامه هيوسانگ ،دانشمنداني از قبيل تالبوت ،سمسن وميتلند
ساحه باميان رادر اواخرقرن نوزدهم تحت كاوش ومطالعه قراردادند.

دراثر تحقيقات وبررسي طولاني باميان بحيث چهارراه تمدن هاي هند،فارس و اسياي ميانه شناخته شد
بعداز سال 1979 كشوردچار در گيري هاي داخلي گرديد كه شرايط جنگي سد راه تحقيقات بيشتر
اكادميك در ساحه شد.درسال 1997 رژيم طالبان دره باميا ن را در تصرف خود در اوردو ساحه را تخريب
تهديد نمود




قرن سيزدهم : عصر چنگيز خان
بعد اردوره صفاري ها ،باميان از طرف دودمان هاي متعدد اسلامي بشمول ،ساماني ها ،غزنويها وغوري
ها اداره مي شد .باساس شواهد تاريخي فارسي وعربي ،باميان به حيث يك شهر عمده با حصار
مستحكم تحت حاكميت اسلامي باقي ماند. شگوفائي باميان وقتي به پايان خود رسيد كه اين شهر در
سال 1221 در اشغال لشكريان مغل به رهبري چنگيزخان در امد. مغل ها در جريان جنگ حصار مستحكم
باميان بكلي منهدم ساختند. خرابه هاي حصار مذكور اكنون به نام شهر غلغله ياد مي شود. بعد از اينكه
ان حصار از طرف مغل ها تخريب گرديد، باميان الي قرن نوزدهم به ندرت در متون تاريخي به نظرمي
رسيد.



باميان در قرن هشتم الي سيزدهم
قرن 8 الي 9 در باميان عصر اسلامي
در اوايل قرن هشتم راهبي از سيلا بنام هوي چوا از باميان ديدن نمود ، وآنرا مكاني توصيف كرد که
بوديزم در ان خيلي توسعه وانكشاف نموده بود . او در عين حال نوشت كه باميان به يمن اردوي قوي اش
از خطر اشغال وتاخت وتاز اجانب در امان بوده است . ولي كمي بعد از اينكه هوي چوا باميان را ترك گفت
، پادشاه ان به خلافت عباسي تسليم شد . از ان به بعد اسلام به تدريج در باميان نفوذ كرد.كاوش هاي
علمي اخير نشان مي دهد كه بعضي از نقاشي هاي باميان حاصل اوايل قرن پنجم مي باشد . كم از كم
تا انزمان ، دين بودائي اسلام وساير اديان دركنار هم بسر مي بردند. در اواخر قرن نهم صفاري ها از (861-
910) تعداد زيادي معابد و مجسمه هاي بودائي را منهدم ساختند . از آن تاريخ به بعد ،فرهنك بودائي
بتدريج رو به اضمحلال گذشت.

هیچ نظری موجود نیست: